دیکشنری
داستان آبیدیک
interurban railways
ɪntəɹɜɹbən ɹe͡ilwe͡iz
فارسی
1
عمومی
::
راه اهنهای میان شهرها
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
INTERTIDAL ZONE
INTERTIE
INTERTILL
INTERTISSUED
INTERTOLL TRUNK
INTERTRANSCENDENCE
INTERTRIBAL
INTERTROPICAL
INTERTWINE
INTERTWINE WITH
INTERTWINED
INTERTWINED SOCIAL ECOLOGICAL SYSTEM
INTERTWINEMENT
INTERTWIST
INTERURBAN
INTERURBAN RAILWAYS
INTERVAL
INTERVAL ALERTS
INTERVAL SAMPLING
INTERVAL SCALE
INTERVAL TRAINING
INTERVAL VELOCITY
INTERVALE
INTERVALLIC
INTERVALS
INTERVASCULAR
INTERVEINAL
INTERVENE
INTERVENE BETWEEN AND
INTERVENE IN
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید